معنی پایتخت ایرلند

لغت نامه دهخدا

ایرلند

ایرلند. [ل َ] (اِخ) جزیره ایست در شمال غربی اروپا و مغرب جزیره ٔ بریتانیای کبیر که بدو قسمت میشود. 1- قسمت شمال شرقی جزو کشور انگلستان و شهر مهم آن «بلفاست » است. 2- قسمت جنوبی، بنام کشور «ایر» دارای حکومت جمهوری و مستقل است و پایتختش «دوبلین » است. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به دائرهالمعارف فارسی شود.


پایتخت

پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

پایتخت ایرلند

1708

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری